بازدید امروز : 339
بازدید دیروز : 62
1-یکی از مستحبات گفتن «بسم الله» در اول کارها است. اگر کسی در وسط انجام کار یادش بیاید که ابتدای کار آن را نگفته است، چه طور می تواند از ثواب آن بهره مند شود؟
پاسخ: دوست گرامی. باید سعی کنیم بسم الله گفتن در ابتدای هر کاری به صورت عادت درآید, با بسم الله گفتن انسان وارد حریم خداوند می شود و سعی می کند کارش مقبول و مرضی خدای متعال باشد و از اعمالی که خلاف رضای الهی است پرهیز کند. ولی اگر انسان احیانا فراموش کرد در ابتدا بگوید هر وقت که یادش آمد بگوید و به این وسیله جبران خواهد شد انشاالله. موفق باشید.
2-آیا حقیقت دارد اعمالى را انجام دهى هر کدام از امامان را بخواهى خواهى دید؟
پاسخ: دوست گرامی. در روایات هست که اگر کسی اعمالی را که در مفاتیح الجنان هم آمده انجام دهد می تواند کسی را که نیت کرده ببیند, اما باید توجه کرد که اینگونه اعمال و روایات به صورت اقتضایی تاثیر می کند نه به صورت علت قطعی. بله اقتضای رویت هست, یعنی اگر تمام شرایط دیگر رویت محقق شود, خواندن این دعاها و اذکار می تواند زمینه ساز رویت ایشان شود, این به معنای رویت به صرف خواندن این ادعیه و اعمال نیست و ممکن است برای رسیدن به نتیجه قطعی, شرایط دیگری نیز درکار باشد که باید کسب شود. موفق باشید.
3-از وعاظ شنیدم هر کس زندگی خوبی ندارد، آخرت خوبی ندارد من از کودکی به خاطر فقر تاکنون که 40سال دارم هرگز زندگی خوبی نداشتیم، آخرت ما چه می شود؟
دوست گرامی. درست است که هر کسی در این دنیا زندگی خوبی ندارد در آخرت هم ندارد, این حرف درست است اما برداشت شما از این حرف صحیح نیست. برای اینکه تحلیلل درستی از این حرف داشته باشیم باید ببینیم منظور از زندگی خوب چیست. معیار خوب بودن یا بد بودن زندگی, فقر و غنا نیست. زندگی خوب از نظر اسلام همان حیات طیبه انسانی و الهی است. زندگی ای که انسان در آن به سوی خدا و خدایی شدن حرکت می کند. فقر و غنا اگر چه در خوشبختی انسان موثر هست ولی معیار سعادت انسان در زندگی نیست, بسیاری از اولیای خدا در عین فقر سعادتمند و اهل حیات طیبه بوده اند. موفق باشید.
4-در سختیهاى بزرگ زندگی هر چه که دعا می کنم و تلاش می کنم، نتیجه اى نمی گیرم، چکار کنم خیلی ناامید شده ام.
پاسخ: دوست گرامی. دو جور سختی داریم, سختی هایی که در اثر نزدیک شدن زیاد به خداوند ایجاد می شود, اینگونه سختی ها خاص اولیای خدا است و برای این است که آنها قرب بیشتری پیدا کنند و خالص تر شوند. اما یک جور سختی هایی است که در اثر دور شدن از خداوند است. این سختی ها عقاب گونه است. خدا مانند نوری است که هر چه به آن نزدیک شویم, راهمان روشن تر می شود و احتمال لغزش و به چاله افتادن کم می گردد و هر قدر از آن دور می شویم, راه تاریک تر و احتمال به چاله های زندگی افتادن بیشتر می شود. تقوا و عمل به واجبات و ترک گناه راهکار اصلی قرآن است. و من یتقی الله یجعل له مخرجا. موفق باشید.
5-آیا می شود افراد عادی که توبه کرده اند و به گناهان برنگشتند و گذشته را جبران کردند در دنیا امام مهدی(عج) را ببینند؟
پاسخ: دوست گرامی. رویت حضرت مهدی عج شایستگی می خواهد. کسب این شایستگی محال نیست, ولی دشوار است. اولین شرط این شایستگی ترک کلی گناه و هر کاری است که خدای متعال به آن رضایت ندارد و انجام کامل واجبات و اخلاق حسنه است. در حقیقت کسی شایسته دیدار و توجه ایشان است که از نظر روحی هم سنخ و نزدیک به ایشان باشد و کسب این نزدیکی و همرنگی به امام معصوم ع کار ساده ای نیست و نیاز به تلاش فراوان و از خودگذشتگی دارد. از خود بگذر به حق رسیدی. برای رسیدن باید از خود و خواسته های خود گذشت واین خیلی کار ساده ای نیست. موفق باشید.
6-چرا با اینکه خیلى از ما نماز مى خونیم اما باز هم گناه مى کنیم؟ مگه نماز «تنهى عن الفحشاء والمنکر» نمى کنه؟
پاسخ: دوست گرامی. نماز قطعا انسان را از ارتکاب گناه بازمی دارد، منتهی باید توجه داشته باشید که این موضوع دارای مراتب است. همین نماز دست و پا شکسته ای که ما معمولا می خوانیم ما را از ارتکاب بسیاری از گناهان بازمی دارد، کسانی که اصلا نماز نمی خوانند و با خدا رابطه ندارند, بیشتر در معرض خطر گناهان بزرگ هستند. در صورتی که نماز ما ارتقا پیدا کند و به مراتب بالای نماز برسیم قطعا درجه معصومیت ما هم بالا می رود و گناهان کمتری انجام خواهیم داد. در روایت است که کسی هم دزدی می کرد و هم نماز می خواند، پیامبر درباره او فرمود: بالاخره نماز نجاتش می دهد. موفق باشید.
7-عشق چیست؟ عشق واقعی کدام است؟ چگونه باید عاشق شد؟
پاسخ: دوست گرامی. عشق سه قسم است. زمینی حیوانی. زمینی پاک. آسمانی و خدایی. اولی مذموم و دومی مباح و سومی مستحب است. تا کسی از عشق و دوست داشتن های زمینی خود نگذرد و فانی در خدا نشود، عاشق حق نمی تواند باشد. راه عاشق خدا شدن این است که انسان از دوست داشتن های زمینی خود و خواسته های نفسانی اش بگذرد و خود را فانی در خدا کند. یعنی همان راهی که سالکان خدا طی می کنند. برای مطالعه بیشتر به سایت پرسمان دانشجویی اخلاق گزینه عبادت و بندگی بخش عشق بروید و در این زمینه مطالعه کنید. http://www.akhlagh.porsemani.ir/ موفق باشید.
8-از دست دادن یک عزیز باعث شده نگاهمان به زندگی پوچ شود، چه نگاهى به مرگ داشته باشیم تا برایمان وحشتناک نباشد؟
دوست گرامی. انسان از روح خدا بهره دارد و هدف زندگی پرورش و پاسداری از همین روح خدایی است. انبیای الهی هم برای همین آمده اند که به بشر آموزش دهند تا بتواند قلب و روح خود را سالم سازی کند و به رشد و کمال برساند. اگر انسان در این مسیر قرار بگیرد و روح سالم و قوی ای داشته باشد, دیگر نگرانی از مرگ نخواهد داشت، زیرا با مرگ زندگی انسان نه تنها تمام نمی شود، بلکه وارد فاز بهتر و قوی تری خواهد شد. درست مانند جنینی که با تولد از رحم تنگ و تاریک مادر پا به عرصه دنیای پهناور می گذارد, مرگ هم در حقیقت پلی است که انسان را از این عالم فانی جدا و به جهان باقی می رساند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید